برای او

آه شرمنده ام هنوز هم کمی از من مانده میروم تا دیگر از من چیزی نماند میروم تا من ، او شود...

برای او

آه شرمنده ام هنوز هم کمی از من مانده میروم تا دیگر از من چیزی نماند میروم تا من ، او شود...

برای او

محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات
پیوندها

خش خش

سه شنبه, ۱۵ مهر ۱۳۹۳، ۰۶:۴۴ ب.ظ


 


پاییز می رسد که مرا مبتلا کند
با رنگ های تازه مرا آشنا کند

 

پاییز می رسد که همانند سال پیش
خود را دوباره در دل قالیچه، جا کند

 

او می رسد که از پس نه ماه انتظار
راز درخت باغچه را بر ملا کند

 

او قول داده است که امسال از سفر
اندوه های تازه بیارد ـ خدا کند ـ

 

او می رسد که باز هم عاشق کند مرا
او قول داده است به قولش وفا کند

 

پاییز عاشق است و راهی نمانده است
جز این که روز و شب بنشیند دعا کند ـ

 

شاید اثر کند و خداوند فصل ها
یک فصل را به خاطر او جا به جا کند

 

تقویم خواست از تو بگیرد بهار را
تقدیر خواست راه شما را جدا کند

 

خش خش... صدای پای خزان است، یک نفر
در را به روی حضرت پاییز وا کند

علیرضا بدیع

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۳/۰۷/۱۵
سید رضا

نظرات (۳)

سلام بر سید.عیدت مبارک....
پاسخ:
سلام
عید شمام مبارک سیدما

چون نامه ی اعمال مرا پیچیدند

بردند به میزان عمل سنجیدند

بیش از همه کس گناه ما بود ولی

آن را به محبت علی بخشیدند

عیدتان مبارک


۲۱ مهر ۹۳ ، ۱۳:۵۸ حسن امکانی
 سلام ... خداقوت...عـــااااالـــی بود خیلی ممنون

 عید غدیر بر شما و خانودتون مبارک

تبادل لینک میکنی؟
وب من رو با اسم: آموزش آنلاین و با آدرس: http://farslean.com لینک کن و اطلاع بده تا با چه اسمی لینکت کنم... منتظرم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی