برای او

آه شرمنده ام هنوز هم کمی از من مانده میروم تا دیگر از من چیزی نماند میروم تا من ، او شود...

برای او

آه شرمنده ام هنوز هم کمی از من مانده میروم تا دیگر از من چیزی نماند میروم تا من ، او شود...

برای او

محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات
پیوندها

گریه بی شیون

جمعه, ۲۶ دی ۱۳۹۳، ۱۲:۲۸ ق.ظ




گفتم: پاشو درست بخواب. این جا خسته می شوی.

سرش را بلند کرد. دیدم که تمام صورت و جانمازش خیس است و مهرش گل شده است.

تعجب کردم. گفتم: برای ما این حالات خیلی عجیب است که یک نفر، دو ساعت توی سجده باشد.

بعدها چون با ما صمیمی بود، پاسخم را با این شعر داد که:



شمع این مسئله را بر همگان روشن کرد                                            که توان تا به سحر گریة بی شیون کرد.



پی نوشت:

روحت شاد مصطفی کریمی که به ما یاد دادی چه کنیم.

 ببست و پنج دی ماه سالروز شهادت مصطفی کریمی

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۳/۱۰/۲۶
سید رضا

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی