برای او

آه شرمنده ام هنوز هم کمی از من مانده میروم تا دیگر از من چیزی نماند میروم تا من ، او شود...

برای او

آه شرمنده ام هنوز هم کمی از من مانده میروم تا دیگر از من چیزی نماند میروم تا من ، او شود...

برای او

محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات
پیوندها

از دهِ آباد ما ویرانه می ماند به جا

آخرش از نام ما افسانه می ماند به جا

 

آن قدرها آمدند و آن قدرها می روند

سال هاى سال این میخانه می ماند به جا

 

فیض ما از روضه ات از "روضه خانه" کمترست

ما نمی مانیم اما خانه می ماند به جا

 

هر کسى فانى نشد در عشق باقى هم نشد

در قبال سوختن پروانه می ماند به جا

 

بعد مردن خاک ما را وقف میخانه کنید

لااقل از خاک ما پیمانه می ماند به جا

 

خانه قبر من- این ویرانه را- آباد کن!

ورنه از این خانه ها ویرانه می ماند به جا

 

نام نه، تصویر نه، هر آن چه که داریم نه

از من و تو ناله مستانه می ماند به جا

 

آن که می ماند در این خانه در آخر فاطمه ست

می رود مهمان و صاحبخانه می ماند به جا



 

هر کجا رفتیم صحبت از رسول ترک بود

بیشتر از عاقلان دیوانه می ماند به جا

 

نیستم سرگرم سجاده، خودم فهمیده ام

آخرش خدمت درِ این خانه می ماند به جا

علی اکبر لطیفیان

۱۳ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۳ آذر ۹۳ ، ۱۵:۰۷
سید رضا

بعضی وختا بعضیا شاید یه کاری کنن که آدم ناراحتم نشه اما باعث بشه دیگه آدم اون کارو برا هیشکی تکرار نکنه

ینی مثلا تو یه کاری بکنی از نظر خودت درست که یه نفر که یه کاری می کرده اینو تعمیم بده به همه

میدونم خودمم نمی فهمم چی دارم میگم

اما بعضیا یه کاری میکنن آدم کلافه میشه و دیگه حوصله هیشکیو نداره

همین اسماعیل حالا میخاد بره کربلا میگه حلالم کن

باشه من کی باشم که حلال کنم ولی تو باعث شدی که من دیگه خبر خیلیا رو  دگه نگیرم

تا خودشون بیان و منم با ناز جواب بدم



بعضیا بفهمن که بعضی کارا و بعضی حرفا هر چند کوچیک خیلی چیزا رو عوض میکنه خیلی



۱۰ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۳ آذر ۹۳ ، ۰۰:۵۴
سید رضا


مردن چه قدر حوصله می‌خواهد

بی آنکه در سراسر عمرت

یک روز، یک نفس

بی حس مرگ زیسته باشی!



مرحوم قیصر امین پور

 

۴ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۰ آذر ۹۳ ، ۰۷:۰۰
سید رضا

فکر می کردم که چطور شد که او جور دیگری می بیند

نگاه او با نگاه من فرق میکرد

وقتی که نگاهش را دنبال می کردم 

(البته در نگاهش هم دنبال خیلی چیزها بودم)

متوجه شدم نگاه او فرق میکند


نگاه او از دریچه دوربین نیز بسیار متفاوت است این هنر نگاه او را می توان در تصاویر او دید

او چشمان او را شسته که این طور خوب می بیند....

به چشمان او  غبطه میخورم به خاطر هنر نگاهش

 و خودش گفت که کجا چشم هایش را شسته

همان "عبره کل مومن "چشم او را شسته است...

غبطه میخورم به  نگاه او و  چشم او....





پی نوشت : سعید زرآبادی پور فیلمبردار با معرفت مومن مخلص

۶ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ آذر ۹۳ ، ۱۴:۵۹
سید رضا




۱۱ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۵ آبان ۹۳ ، ۰۰:۴۲
سید رضا

ابری ام، بارانی ام، حال و هوایم خوب نیست

چشم سر، خیس است امّا چشم دل، مرطوب نیست


آفت عصیان به جان نخل دل افتاده است

علتش این است اگر محصول ها مرغوب نیست


سود بازار عمل از عُرف هم کمتر شده

ای دریغ اوضاع کار و بار من مطلوب نیست


این دل بی در اگرچه جای این و آن شده

غیر تو اصلاً برای من کسی محبوب نیست


واقعاً من دوستت دارم عزیز فاطمه!

غیر یوسف هر کسی که دلبر یعقوب نیست


با منِ بیچاره هم حرفی بزن چیزی بگو

جنس این دل که دگر از جنس سنگ و چوب نیست


طاقت دوری ندارم، رحم کن بر عاشقت

صبر من مانند صبر حضرت ایّوب نیست


کربلا می خواهم آقا ... التماست می کنم

نامه ام را مُهر کن هر چند که مکتوب نیست


محمد فردوسی
۴ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۳ آبان ۹۳ ، ۱۵:۰۷
سید رضا

قرار بی قرار ها


مراسمات هیئت معظم حسین جان علیه السلام بجنورد


هر شب ساعت 21

چهارراه باسکول به سمت میدان خرمشهر، نبش بلوار استقلال (روبری منبع آب)




از همه رفقا خواهش میکنم جای ما رو هم خالی کنند

۲ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ آبان ۹۳ ، ۰۲:۱۵
سید رضا

 

اولویت پشت به قبله!

چقدر شیرین است حج خانه­ی خدا!

چقدر لذت­بخش است درک آن فضای ملکوتی!

از آن گذشته حج رکن اسلام است (بُنِیَ الْإِسْلَامُ‏ عَلَى خَمْسٍ‏ عَلَى الصَّلَاةِ وَ الزَّکَاةِ وَ الصَّوْمِ‏ وَ الْحَجِّ وَ الْوَلَایَة...) و جزیی از فروع دین.

اما شرط کربلایی شدن، پشت کردن به مکه است و انتخاب حسین،

و چه تصویر غریبی: پشت کردن به یک اولویت! برای رسیدن امامی که امروز او اولویتش با همه فرق دارد...


کسانی که با خود گفتند اول حج بگذاریم، بعد به حسین می­رسیم... نرسیدند!

تاریخ می­خواست به همه درس اهمیت اولویت­دهی یاد بدهد.

جایی که اولویت، "حسین" است، هیچ تأخیری جایز نیست.

باید اولویت‌ها را هم‌راه امام انتخاب کرد، نه زودتر نه دیرتر.

"... و المتأخر عنهم زاهق..."

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آبان ۹۳ ، ۰۱:۵۸
سید رضا
ناگهان رسید
با لهجه ی بلال ندا ناگهان رسید
حی علی العزا که عزا ناگهان رسید
 
مثل ‹‹حسین›› ، ‹‹فاطمه›› هم گریه آور است
مثل ائمه گریه ی ما ناگهان رسید
 
جایی نداشتم بشود سیر گریه کرد
تا دعوت امامْ رضا ناگهان رسید
 
اصلا بدون صاحبْ عزا که نمی شود
وقتی صدا زدیم بیا! ناگهان رسید
 
هر جا که نام حضرت صدیقه برده شد
انبوه ‹‹التماس دعا›› ناگهان رسید
 
 با ترس و لرز وارد مرثیه ات شدم
اما ببین که رفت و کجا ناگهان رسید!!!
 
رد می شدی که در وسط کوچه ای غریب
یک نانجیب بی سر و پا ناگهان رسید...

اثر سید باقر سیدی زاده عزیزم

۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مهر ۹۳ ، ۰۰:۵۲
سید رضا

آیت الله نمر باقر النمر متولد 1379 هجری قمری در عوامیه عربستان و مجتهد شیعه و فعال حقوق بشر عربستانی است . او در پی اعتراضات شیعیان عربستان در سال 2012 بازداشت شد. نخستین بازداشت شیخ نمر در می 2006 میلادی رخ داد. نیروهای امنیتی سعودی او را در بازگشت از بحرین و به دلیل مشارکت در همایشی بین‌المللی درباره قرآن کریم بازداشت کردند. در اتهام شیخ نمر چنین آمد که «وی از حکومت عربستان خواسته است به وضعیت قبرستان بقیع رسیدگی کرده، مذهب تشیع را به رسمیت شناخته و شیوه‌های آموزشی و درسی (وهابی) کنونی حاکم بر عربستان را تغییر داده یا لغو کند». بازداشت دوم، در 23 آگوست 2008 میلادی رخ داد. آیت الله نمر النمر در بیستم تیر 1392 درحالی که از مزرعه‌اش بازمی‌گشت از ناحیه پا هدف قرار گرفت و به مکان نامعلومی انتقال داده شد و سرانجام روز چهارشنبه حکم وی توسط رسانه‌های عربی منتشر شد. اکنون برخلاف انتظار مقامات سعودی مسئله این روحانی عربستانی دارای ابعاد بین المللی شده و در صورتی که ریاض بخواهد حکم خود را اجرا کند با فشار بین المللی مضاعفی در زمینه حقوق بشر مواجه خواهد شد.


۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ مهر ۹۳ ، ۲۰:۴۰
سید رضا