إِلَهِی وَ قَدْ أَفْنَیْتُ عُمُرِی فِی شِرَّةِ السَّهْوِ عَنْکَ
خدایا! عمرم را در رنج غفلت از تو تباه ساختم
وَ أَبْلَیْتُ شَبَابِی فِی سَکْرَةِ التَّبَاعُدِ مِنْکَ
جوانی ام را در سرمستی دوری از تو هدر دادم،
إِلَهِی فَلَمْ أَسْتَیْقِظْ أَیَّامَ اغْتِرَارِی بِکَ وَ رُکُونِی إِلَی سَبِیلِ سَخَطِکَ
،خداوندا! آن روزها که به کرم تو مغرور شدم و راه خشم تو را سپردم، از خواب غفلت بیدار نگشتم.
ابو عبدالله محمد بن بطوطه یکى از علماء اهل سنت است و در ششصد سال پیش از این زمان زندگی میکرده است. وی در سفرنامه خود که معروفست برحله ابن بطوطه روایت وُرود خود از مکه معظمه به نجف اشرف را ذکر کرده است. وی مینویسد اهل این شهر تمامى رافضى(شیعه) هستند و از براى این روضه مبارکه کراماتى ظاهر شده از جمله آن که در شب بیست و هفتم ماه رجب که نام آن شب نزد اهل آنجا لَیْلَةُ الْمَحْیا است از عراقین و خراسان و بلادِ فارس و رُوم هر شَل و مفلوج و زمینگیرى که هست را به حرم میآورند که تعداد آنها قریب سى چهل نفر است.
این مبتلایان را پس از نماز عشاء مىآورند را کنار ضریح مقدّس و مردم جمع مىشوند و منتظرند که خوب شدن و برخاستن آنها را ببینند. این جماعت مردم بعضى نماز مىخوانند و بعضى ذکر مىگویند و بعضى قرآن تلاوت مىکنند و بعضى تماشاى روضه مىکنند تا آن که نصف یا دو ثلث بگذرد. از شب آن وقت جمیع این مبتلایان و زمین گیران که قادر به حرکت و برخاستن نبودند برمیخیزند در حالی که صحیح و تندرست مىباشند و بیماری در آنها وجود ندارد و مىگویند "لا اِلهَ اِلا اللّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهِ عَلَىُّ وَلىُّاللّهِ و این امریست مشهور است.
من خودم آن شب را در آنجا درک نکردهام لکن از مردم ثقه که اعتماد بر قول آنها بود شنیدم و هم دیدم در مدرسهاى که مهمانخانه آن حضرت است سه نفر زمینگیر که قادر به حرکت نبودند یکى از اهل روم و دیگرى از اهل اصفهان و نفر سوم از اهل خراسان بود. از آنها پرسیدم چگونه شما خوب نشدهاید و اینجا ماندهاید؟! گفتند ما به شب بیست و هفتم نرسیدهایم و همین جا ماندهایم تا شب بیست و هفتم آینده که شفا بگیریم و از براى این شب بسیاری از مردم شهرها جمع مىشوند و بازار بزرگى اقامه مىشود تا مدّت ده روز فقیر گوید: مبادا استِبْعاد کنى این مطلب را همانا معجزات و کراماتى که از این مشاهد مشرّفه بروز کرده و به تواتر رسیده زیاده از آن است که احصا شود....