تو رفته ای و....
دوشنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۲، ۱۲:۰۱ ب.ظ
اگر یکی... یکی از آن پرنده ها باشم
که در هوای تو، در آسمان رها باشم
نه آب و دانه و نه آشیانه می خواهم
نه اینکه مثل فلان مرغ خوش صدا باشم
برای من که تنم یخ زده است این کافی است
که با نوازش خورشید آشنا باشم
که دست های تو را آفتاب گرم! ولی
تو رفته ای و بگو بی تو من چرا باشم؟
چگونه بی تو بمانم در این هوا و چطور
به بی خیالی دیگر پرنده ها باشم؟
پانته آ صفایی بروجنی
۹۲/۰۴/۱۰
20