صدای قلب نیست
صدای پای اوست
که شب ها در سینه ام می دود
کافی ست کمی خسته شود
کافی ست بایستد
شعر از گروس عبدالملکیان
با تغییر
داستان کوتاه
کوتاه
با پول یک تابستان کار، خریده بودمش. سربازی که میخواستم بروم چند نفری گفتند:
- همراهت نبر!
بعضی هم میگفتند:
- شاید بدزدند!
گوشم بدهکار نبود. فکر میکردم گذاشتهاند به حساب بی عرضگیام یا پیش خودشان فکر میکنند که ساعت را گم میکنم یا آن را پر میدهم. اصل سوئیس بود و خیلی جاها کلاسش را گذاشته بودم؛ دقیقِ دقیق با یک باطری عمریِ ضمانتدار...
اولین پست سربازیام ساعت 2 بعد از ظهر بود؛ در یک ظهر تابستان. همخدمتیها گفته بودند:
- با خودت ساعت نبر سر پست، ضد حاله!
ولی باز گوشم بدهکار نبود.
سه دقیقه قبل از ساعت 2 به دکل پست رسیدم. وقت تحویل، نگاهم به نگاه سرباز قبلی گره خورد. انگار به جای پست، تمام خستگیاش را تحویلم داد. سعی کردم 18 پلهی دکل فلزی را با آرامش و گفتن این جمله که «چشم روی هم بذاری تمومه» طی کنم؛ ولی نگاه سرباز سنگینتر از این حرفها بود. به بالای دکل که رسیدم بیاختیار نگاهی به اطراف انداختم. یک لحظه احساس غریبی کردم؛ احساس تنهایی و بی کسی. یک بیابان بی آب و علف. برهوتی بی انتها که مرز شروعش سیم خاردار دور پادگان بود؛ که من بالایش بودم. تنابندهای پر نمیزد؛ بدون اتفاقی که بشود از روی آن مفهوم زندگی و گذر زمان را فهمید. همان حالی که ترسش را داشتم سراغم آمد.
با خودم قرار کرده بودم تا جایی که حوصلهام میکشد به ساعتم نگاه نکنم؛ و حالا خیلی وقت بود که حوصلهام سر رفته بود. بند اسلحه را روی شانهام جابهجا کردم. آستین پیراهنم را کمی بالا کشیدم. ساعتم را که دور مچم چرخیده بود با ولع برگرداندم و نگاهی به عقربههای ساعت انداختم! باورش خیلی سخت بود. انتظار هر ساعتی را داشتم جز این:
- دو و هفت دقیقه...
دستنوشته دوست عزیزم حاتم ابتسام
می گفت:
«من دوست دارم توی این عملیات همه توانم رو بذارم واسه پیروزی لشکر
اسلام.
دست آخر هم مثل امام حسین(ع) شهید شم.
طوری که بدنم توی آفتاب داغ بمونه. پاره هاش رو هم کسی نتونه جمع کنه
مگه خود آقا.»
عملیات کربلای 5 خبر شهادت و مفقودالاثر شدنش اومد که کربلای ۴ شهید شده بود و جنازه اش مونده بود توی جزیره بوارین.
چند سال بعد جنازه اش پیدا شد،
بالاتنه نداشت. باقی مانده جسدش رو هم از پلاکی که به کمرش بسته بود و مهر و
تسبیح توی جیبش شناختند. .
شهید قهرمان گریوانی
برگرفته از کتاب «خط عاشقی۱»، ص۵۹
حضرت استاد عاملی (دامت برکاته) :
فاصله ما با امام زمان (عجل الله فرجه الشریف) فاصله اخلاقی است .
برای آشنایی بیشتر با ایشان به اینجا رجوع بفرمایید.
عارف ربانی آیتالله سیدعلی قاضی در آستانه ورود ماه رجب دستوراتی درباره ماه رجب، شعبان و رمضان به شاگردان خود توصیه کردهاند که مرحوم آیتالله سیدمحمدحسین حسینی طهرانی این دستورات را در روز جمعه ۲۱ جمادیالثانی سال ۱۴۱۵ هجری قمری در شهر مقدس مشهد برای شاگردان خود بیان کردهاند و در کتاب مطلع انوار(۲/صص ۱۰۵ تا ۱۱۳) به چاپ رسیده است.
این بار دیگر عالم بی عمل مثل رنبور بی عسل نیست
این دنیاست که بی او مثل زنبور بی عسل شده
نیش بی نوش
بهتنهایی گرفتارند مشتی بیپناه اینجا
مسافرخانه رنج است یا تبعیدگاه اینجا