برای او

آه شرمنده ام هنوز هم کمی از من مانده میروم تا دیگر از من چیزی نماند میروم تا من ، او شود...

برای او

آه شرمنده ام هنوز هم کمی از من مانده میروم تا دیگر از من چیزی نماند میروم تا من ، او شود...

برای او

محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات
پیوندها

ام بی بنین

چهارشنبه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۲:۴۴ ب.ظ
وقتی کسی را بشناسی و با او حتی روزی را گذرانده باشی 
وقتی او را نارحت ببینی غمگین می شوی
اگر او را گریان ببینی چشمانت دیگر تماشاچی باقی نمی مانند و و برای همدردی صورتت را نشان دار می کنند نشانه هایی از جنس اشک
این احساسات است حال اگر مویه و ناله آن دوست سوزناک باشد که دیگر جگر هم بی تابی می کند...
اما دیگر نمی دانم ناله و آه  چقدر باید سوزناک باشد تا درون سنگ نفوذ کند سنگی که بعضی آن را جای دلشان گذاشته اند 
شنیدیم و خوانده ایم 
که سوز ناله و آه و مرثیه های بی بی ام البنین حتی دل دشمنان را به لرزه آورده
و حتی مروان هم از کنارش که عبور کرد چشمانش سنگ دلش را آب کردند و خیس شدند
 
می آمد بقیع و  مرثیه می خواند:


یَا مَنْ رَأَى الْعَبَّاسَ کَرَّ عَلَى جَمَاهِیرِ النَّقَدِ        وَ وَرَاهُ مِنْ أَبْنَاءِ حَیْدَرَ کُلُّ لَیْثٍ ذِی لَبَدٍ
اى که عباس را دیدى حمله مى‏کرد بر توده‏هاى فرومایه       و از فرزندان حیدر هر شیر یال دارى دنبال او بود
أُنْبِئْتُ أَنَّ ابْنِی أُصِیبَ بِرَأْسِهِ مَقْطُوعَ یَدٍ        وَیْلِی عَلَى شِبْلِی أَمَالَ بِرَأْسِهِ ضَرْبُ الْعَمَدِ
خبردار شده‏ام که به سر فرزندم ضربت وارد شده درحالى‏که بریده‏دست بود       واى بر من بر شیر بچه‏ام که ضربت عمود سرش را خمیده کرد
لَوْ کَانَ سَیْفُکَ فِی یَدِیْکَ        لَمَا دَنَا مِنْهُ أَحَدٌ
اگر شمشیرت در دستت بود        کسى نمى‏توانست به تو نزدیک شود
لا تَدْعُوِنِّی وَیْکِ أُمَّ الْبَنِینَ        تُذَکِّرِینِی بِلِیُوثِ الْعَرِینِ
واى بر تو مرا دیگر مادر پسران مخوان       که مرا به یاد شیران بیشه‏ام مى‏اندازى
کَانَتْ بَنُونَ لِی أُدْعَى بِهِمْ        وَ الْیَوْمَ أَصْبَحْتُ وَ لا مِنْ بَنِینَ
مرا پسرانى بود،که به آنان خوانده مى‏شوم       اما امروز براى من پسرانى نیست
أَرْبَعَةٌ مِثْلُ نُسُورِ الرُّبَى        قَدْ وَاصَلُوا الْمَوْتَ بِقَطْعِ الْوَتِینِ
چهار پسر مانند کرکسان بلندیها       که با بریده شدن رگ حیات یکى پس از دیگرى به مرگ پیوستند
تَنَازَعَ الْخِرْصَانُ أَشْلاءَهُمْ        فَکُلُّهُمْ أَمْسَى صَرِیعا طَعِینَ
نیزه‏ها بر پیکرهایشان ستیزه داشتند       همه آنان با تن مجروح به خاک افتادند
یَا لَیْتَ شِعْرِی أَ کَمَا أَخْبَرُوا        بِأَنَّ عَبَّاسا قَطِیعُ الْیَمِینِ
اى کاش مى‏دانستم آنچنان است که خبر دادند       این که دست عباسم بریده شده بود







موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۲/۰۲/۰۴
سید رضا

نظرات (۴)

۰۴ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۴:۵۲ محمد علیزاده
یا ام البنین
20
;
۰۴ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۵:۱۴ مسعود مرواری
منو سکینه و مشک پاره...
۰۴ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۵:۱۶ محمد علیزاده
elahi shokr agha seyed
shoma chetorid?
khoubid enshalah?
یک سال و نیم ناله ام البنین حسین
میزد مرا کنار بقیع بر زمین حسین

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی