برای او

آه شرمنده ام هنوز هم کمی از من مانده میروم تا دیگر از من چیزی نماند میروم تا من ، او شود...

برای او

آه شرمنده ام هنوز هم کمی از من مانده میروم تا دیگر از من چیزی نماند میروم تا من ، او شود...

برای او

محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات
پیوندها

۴ مطلب در تیر ۱۳۹۳ ثبت شده است



من که دائم پای خود دل را به دریا میزنم
پیش تو پایش بیفتد قید خود را میزنم

در وجودم کعبه ای دارم که زایشگاه توست
از شکاف کعبه گاهی پرده بالا میزنم

http://axgig.com/images/48201792455236132094.jpg

این غبار روی لبهام از فراق بوسه نیست !
در خیالم بوسه بر پای تو مولا میزنم

از در ِمسجد به جرم کفر هم بیرون شوم
در رکوعت میرسم، خود را گدا جا می‌زنم

اینکه روزی با تو میسنجند اعمال مرا
سخت میترساندم ، لبخند اما میزنم

من زنی را میشناسم در قیامت ... بگذریم !
حرفهایی هست که روز مبادا میزنم ...


{ کاظم بهمنی }
۵ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۷ تیر ۹۳ ، ۱۶:۵۶
سید رضا

۷ موافقین ۵ مخالفین ۰ ۱۸ تیر ۹۳ ، ۱۴:۱۸
سید رضا





۵ موافقین ۶ مخالفین ۰ ۱۷ تیر ۹۳ ، ۱۳:۵۸
سید رضا

نگرانی برای از دست دادن فرصت طلایی رمضان



بیانات استاد پناهیان



مگر رمضان یک فرصت طلایی نیست؟ مگر ما به شدت به آن مشتاق و محتاج نیستیم؟ پس باید از خود خوفناک باشیم که مبادا این فرصت از ما فرار کند و ما در آن قرار نیابیم. هر چقدر این ضیافت عزیزتر باشد، نگرانی ما از ضایع شدن آن بیشتر خواهد بود و دل‌شوره‌ها، ما را به پرسش‌های بی‌پایان وا می‌دارند:

آیا بهرۀ ما از این ماه بهترین خواهد بود؟ مبادا در این ماه مبارک رمضان جزء کسانی باشیم که از روزه چیزی جز گرسنگی عایدمان نشود؟ آیا نیازهای فراوان ما، در این ماه برآورده خواهد شد؟ و سؤال‌های فراوانی از این قبیل که تنها برای انسان‌های بلند همّت و مشتاق پدید می‌آید.

مگر اینکه آن‌قدر از نعمات معنوی برخوردار باشیم که دیگر به بیش از آن، نیاز مبرم نداشته باشیم و برکات رمضان برای ما جنبۀ تفریح و تفنّن داشته باشند. که این حرف آن‌قدر سخیف و بی‌پایه و اساس است که قابل اعتنا نیست. چون وقتی اولیاء خدا برای دریافت ذرّه‌ای از عنایت خدای رحمان، با اینکه برای آنها جلب رضایت خدا به هیچ وجه دشوار نیست، آن‌قدر تمنّا و تضرّع می‌کنند، تکلیف دیگران معلوم است.

‌اما برای خالی نبودن عریضه، باید عرض کنم که در این صورت وضع ما از دو حالت خارج نیست؛ یا اهل عرفان و عبادتیم یا نیستیم. اگر نباشیم واضح است که خیلی مضطرّ و نیازمند خواهیم بود، گرچه خود تشخیص ندهیم. و اگر اهل آن باشیم؛ لابد آنقدر علاقه‌مند به خداوند و عنایت‌های او شده‌ایم که اصراری در حدّ اضطرار برای دریافت مابقی آن الطاف و مهربانی‌های خدا پیدا کرده باشیم.

پس اجازه بدهید در چند عبارت شسته‌رفته نگرانی‌هایمان را همراه با عوامل آنها مرور کنیم:

نگرانی‌های ورود/1. ناقص بودن اثری که از خود باقی خواهیم گذاشت

۸ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۹ تیر ۹۳ ، ۱۳:۳۴
سید رضا